مهرنوش عاطفی
کاربرپاسخ های انجمن ایجاد شده است
-
از نظر مراجع خودآگاهی یعنی چی که میخواد در موقعیت بحران به اون دست پیدا کنه
-
تبریک بابت آگاهی جاش خالی بود و در ضمن اینکه سوال آیا همین یک راهکار کافیه
-
خدا قوت به کوچ و کوچی محترم
ارتباط خیلی رسمی هست. سوالات کوچ محترم بسته و لید دار هست مخصوصا زمانی که در جستجوی مانع بودن . در مورد اعتماد به نفس چند بار توضیح خواستن در حالی که مراجع توضیحات لازم را داد اما شنیده نشد
-
سوال خوبی که از طرف کوچ میتونست پرسیده بشه این بود که این احساس که فکر میکنی اگر خرج نکنی تک خوری هست از کجا میاد؟
-
دمای کلام و لحن کوچ محترم خیلی پایین تر از دمای لحن کلام مراجع هست
-
این موضوع میتونه برات آگاهی باشه سوال جهت دار ی بود که جواب بله مراجع را به دنبال داشت که شاید برای خودش اینطور نبود
-
اینکه انرژی صدای مراجع در طی جلسه نه تنها تغییری نکرد بلکه حتی بهتر هم نشد نشون میداد که هدف به درستی پیگیری نشد که رضایت بخش باشه
-
به نظر میرسید مراجع به دنبال آرامش از دست رفته به علت فوت برادرش هست و فقط دلش میخواست صحبت کنه و دنبال آرامش بود و تار زدن فقط بهانه بود چون صحبت ها این موضوع را به شکل بهانه نشون میداد و کوچ محترم باید بیشتر در مورد رسیدن به آرامش و راههای دیگر دستیابی میگشت
-
چرا تا حالا این برنامه ریزی نشده بوده که هر دو کار دلخواه در کنار هم باشه؟ مراجع دنبال آرامش بعد از تارنوازی بود یا دنبال یه راهکار برای توانمندی برای برنامه ریزی
-
مراجع میگه انتخاب خودش کوچینگ بوده و وقت تار زدن نداشته پس چرا اینقدر براش مهم هست که تار را هم وارد زندگیش کنه🤔
-
لحن صدای کوچ خیلی عالی هست مسلط بر فراین هست سوالات خوبی پرسیده میشه اما زمانی که مراجع گفت تار بیاد تو زندگیش جا داشت بپرسه آیا تار خودش باید بیاد یا شما باید اون را وارد زندگیت کنی و چرا تا حالا این کار را نکردی؟
-
مراجع مدام در مورد اعتماد به نفس و کمال گرایی صحبت میکنه ،لازم هست این دو مورد بررسی بشه
-
چقدر عالی و زیرکانه کوچ عزیز انرژی کمتر خودش نسبت به مراجع را گوشزد کرد👏
-
یک سال هست که دو سایز اضافه وزن ایجاد شده آیا طی 4 ماه کم کردن وزن و رسیدن به سایز ایده آل شدنی هست؟
اینکه همه زندگی مراجع تحت کنترلش هست چرایی زیاد شدن وزن و سایز را تداعی میکنه که پس چرا این کنترل وزن از دستش خارج شده