نقش کوچینگ در زندگی 5 نفر از موفق‌ترین افراد دنیا

کوچینگ چیست از زبان بیل گیتس:

هر فردی به یک کوچ (مربی) نیاز دارد.همه ما به افرادی نیاز داریم تا به ما بازخورد بدهند تا ما عملکردمان را بهبود ببخشیم. یکی از بنیانگذاران شرکت های بزرگ در دنیا در خاطرات خود درباره کوچینگ می گوید: “زمانی که در حال ساخت اولین شرکتم بودم، متوجه شدم که بزرگ‌ترین محدودیت در رشد شرکتم، رشد شخصی من به عنوان پایه‌گذار و مدیرعامل است.بنابراین یک کوچ استخدام کردم. طی ماه‌ها، ده کوچ مرا برای برنامه‌های توسعه استراتژیک، حیات بخشیدن به ارزش‌های شرکت، کار از طریق موقعیت‌های بین فردی پراسترس یاری کردند و من در بسیار قاطع‌تر و مصمم‌تر شدم که ارزشش برای من غیرقابل وصف است”

توصیه های ماندگار استیو جابز (لایف کوچینگ)

استیو جابز، در سخنرانی برای دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه، سخنان ماندگاری از منظر لایف کوچینگ (مربی گری موفقیت) بیان می کند. 

من خوش شانس بودم که کاری را که در زندگی عاشق انجامش بودم، خیلی زود شناختم. من و “واز” شرکت “اپل” را در گاراژ خانه ی پدری ام و در سن 20 سالگی تاسیس کردیم. ما سخت تلاش کردیم و در طی 10 سال، شرکتی که با دو نفر و از یک گاراژ شروع شده بود، تبدیل به یک شرکت 2 میلیارد دلاری بزرگ با حدود 4000 کارمند شد. یک سال پس از این که ما تازه بهترین خلاقیت و اختراعمان، “مکینتاش”، را عرضه کرده بودیم و من به تازگی 30 ساله شده بودم، از شرکت اخراج شدم. از آن جایی که اپل گسترده تر شد، ما فردی را استخدام کردیم که من شخصا فکر می کردم بسیار با استعداد است و می توانبم شرکت را به کمک هم به خوبی اداره کنیم. در سال اول، همه چیز خوب پبش رفت اما بعد از آن، دیدگاه های ما درباره ی آینده از هم دور و با هم متفاوت شد و به مشکل برخوردیم و من در 30 سالگی و جلوی چشم عموم از شرکت بیرون آمدم. چیزی که در تمام عمرم و در بزرگسالی روی آن تمرکز کرده و وقت گذاشته بودم، از بین رفت و زندگی ام به هم ریخته بود.

من آن موقع نفهمیدم. اما بعدها مشخص شد که اخراج من از اپل، بهترین چیزی بود که می توانست برای من رخ دهد. سنگینی موفقیت، دوباره جای خود را به سبکی یک مبتدی داد. نامطمئن در مورد هر چیزی. این اتفاق مرا وارد پرخلاقیت ترین دوران زندگی ام کرد.

در مدت 5 سال بعد، من شرکتی به نام “نکست” و شرکت دیگری به نام “پیکسار” تاسیس کردم و عاشق زنی فوق العاده شدم که بعدها همسرم شد. در گذر زمان و رخ دادن اتفاقات زیاد و قابل توجه، اپل، امتیاز شرکت نکست را خرید و من دوباره به اپل برگشتم و تکنولوژی ای که ما در نکست توسعه دادیم، هم اکنون قلب اپل در دوران جدید است.

 شما نمی توانید با نگاه به جلو، اتفاقات و حوادث را به هم ربط دهید بلکه با نگاه به عقب می توانید این کار را انجام دهید پس باید اعتماد کنید که نتایج اتفاقات، در آینده مشخص می شود. باید یک چیز را باور کنید. درونتان، سرنوشتتان، زندگی، قسمت یا هر چیزی. چرا که باور داشتن این که اتفاقات در آخر مسیر به هم مرتبط می شوند، به شما اعتماد به نفس می دهد تا آن چه قلبتان می گوید را دنبال کنید حتی اگر شما را در مسیر پوچی قرار دهد و این است که باعث بروز تفاوت می شود. بعضی اوقات زندگی با آجر به سر شما می کوبد اما ایمان خود را از دست ندهید. من اعتقاد عمیقی دارم که تنها چیزی که باعث حرکت من به جلو شد، این بود که عاشق کارم بودم. شما باید آن چه عاشق انجام دادن آن هستید را پیدا کنید. این کاملا برای کار شما و نیز برای زندگی خصوصیتان حقیقت دارد. کار شما بخش بزرگی از زندگی شما را در بر می گیرد و تنها راهی که رضایت حقیقی را به دست آورید این است که آن چه باور دارید “کار بزرگ” است را انجام دهید و تنها راه این که کارهای بزرگ انجام دهید، این است که آن چه عاشق انجامش هستید را انجام دهید. اگر هنوز آن را پیدا نکرده اید، به جستجو ادامه دهید و مایوس نشوید. به قلبتان گوش کنید تا زمان یافتن آن را دریابید. درست مانند روابط حقیقی و عمیق احساسی، با گذر سال ها بهتر و بهتر می شود پس به جستجو ادامه دهید تا پیدایش کنید و مایوس نشوید.

زمانی که در اختیار شماست، محدود است پس آن را برای زندگی کردن مطابق میل دیگران هزینه نکنید. در  دام متعصبان و کوته فکران، که با نتایج افکار دیگران زندگی می کنند، گرفتار نشوید. نگذارید زمزمه های افکار دیگران صدای درونی شما را غرق و خاموش کنند. از همه مهم تر، شهامت دنبال کردن بینش و آن چه قلبتان به شما ندا می دهد را داشته باشید. آن ها قبل از هر کس و هر چیز می دانند که شما در حقیقت چه چیزی را می خواهید.

منبع: https://www.faracoach.com/%DA%A9%D9%88%DA%86%DB%8C%D9%86%DA%AF%20%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F.aspx

مقالات مرتبط

کوچینگ و روانشناسی مثبت

روانشناسی مثبت می‌تواند یک زمینه منحصر به فرد علمی را برای کوچینگ فراهم کند، در حالی که کوچینگ به عنوان یک قوه کاربردی در روانشناسی مثبت شناخته می شود. زمانی که مارتین سلیگمن روانشناسی مثبت را به عنوان موضوع دوره ریاست خود در انجمن علمی روانشناسی آمریکا انتخاب کرد، روانشناسی مثبت در سال 1998 به عنوان یک موضوع جدید در روانشناسی مطرح شد. بر اساس تعریف سایت ویکی‌پدیا، روانشناسی مثبت، شاخه ای از روانشناسی است که هدف خود را در به کار بردن درک عملی بیان کرده است

پاسخ